Loading...
error_text
پایگاه اطلاع رسانی دفتر حضرت آیت الله العظمی صانعی :: نشریه صفیر حیات
اندازه قلم
۱  ۲  ۳ 
بارگزاری مجدد   
پایگاه اطلاع رسانی دفتر حضرت آیت الله العظمی صانعی :: گفتگو با حجت الاسلام والمسلمین عطايي مسئول بخش پاسخ گويي به پرسش های دفتر حضرت آيت الله العظمي‌صانعي (مد ظله العالي) /بخش نخست

گفتگو با حجت الاسلام والمسلمین عطايي مسئول بخش پاسخ گويي به پرسش های دفتر حضرت آيت الله العظمي‌صانعي (مد ظله العالي) /بخش نخست

صفير : در خدمت حاج آقاي عطايي مسئول واحد پاسخ گويي به احکام دفتر حضرت آيت الله العظمي صانعي هستيم.امروزه يکي از بخش هاي مهم بيوت مراجع معظم تقليد، واحد پاسخ گويي به احکام شرعي و ديني عموم مردم و به ويژه مقلدين است، لازم ديديم در باره اين موضوع به گفتگو بپردازيم. در ابتدا بفرماييد با توجه به اين که علما عمدتا نظرات و فتاواي خود را در کتب توضيح المسائل يا مجمع المسائل و يا استفتائاتشان به رشته تحرير درآورده اند، با اين حال چه ضرورتي دارد واحد پاسخگويي در دفاتر مراجع معظم ايجاد گردد؟

* بسم الله الرحمن الرحيم.

بنده از طرف خود و همکاران، از شما و کليه ي افرادي که در گزارش نامه ي صفير زحمت مي کشند تشکر مي کنم و خدمت شما خسته نباشيد عرض مي کنم. پاسخ گويي به مسائل و احکام ديني و شرعي از چند طريق انجام مي شود؛ گاهي مواقع به صورت مکتوب و گاهي به صورت شفاهي. از طريق مکتوب، که همان رساله هاي عمليه و کتب زير مجموعه آن مانند مجمع المسائل و استفتائاتي است که از محضر مراجع معظم (دامت برکاتهم) مي شود و آين بزرگان، نظرات خود را در آن مرقوم مي فرمايند و در دسترس مقلدين قرار مي گيرد. گاهي برخي از مقلدين ممکن است دچار يک سري شبهاتي بشوند و برخي مسائل و احکام درج شده در کتاب هاي را به واسطه اصطلاحات فني خوب متوجه نشوند يا حتي دسترسي به آن ها نداشته باشند که از طريق تماس تلفني و وسائل ارتباط جمعي مثل ايميل و يا پيامک با دفتر مرجع تقليدشان در ميان مي گذارند و پاسخ مسائلشان را طلب مي کنند و ما هم به اين دليل، آماده هستيم پاسخ پرسش هاي مقلدين محترم را بدهيم؛ ضمن اينکه صحبت و ارتباط با دفاتر مراجع خود از سوي مردم، يک نحوه ابراز علاقه مندي به ساحت مرجعيت است؛ مضافا به اين که شنيدن پاسخ مسائل شرعي به صورت مستقيم و شفاهي برايشان اطمينان آور و قابل فهم تر است.

صفير : به نظر حضرت عالي چنين واحدي در دفاتر مراجع و همچنین عوامل و درست اندرکاران اين مجموعه چه ويژگي هايي بايد داشته باشند که وظيفه خود را به نحو مطلوب انجام دهند؟

* به طور کلي بخش پاسخگويي و عوامل وابسته به آن بايد دو خصيصه مهم را دارا باشند: اولين خصيصه اين که اشراف کامل به مباني و آراء مرجع مورد نظر و حتي ديگر مراجع داشته باشند. دوم اين که قادر باشند که اين مطالب را انتقال دهند يعني از لحاظ فهم مطلب و شيوه ي بيان توانايي لازم را داشته باشند، لذا کساني که به فتاوا و مباني آگاهند ولي بيان گويا و نيکويي نداشته باشند تمام امتياز را ندارند. لذا پاسخ گو هم بايد مطلب پرسش کننده را خوب بفهمد و هم پاسخ را خوب بيان کند چون که برخي از افراد ممکن است تماس گرفته و مطالب را به صورت تمام و وافي بيان نکنند، بنابر اين يک پاسخ دهنده بايد هم پرسش و مطلب را خودش خوب دريافت کرده باشد تا بتواند پاسخ اقناعي بدهد. از لحاظ لحن کلام و لهجه و گويش هم بايد شرايطي را داشته باشد که افراد با شنيدن پاسخ ها و کلام او به سکون و آرامش خاطر برسند و ديگر شک شبهه اي برايشان باقي نماند.

صفير : درواحد پاسخ گويي دفتر حضرت آيت الله العظمي صانعي وضعيت چگونه است و ميزان سؤالات تا چه حدي است؟

* بايد عرض کنم؛ بخش پاسخ گويي دفتر معظم له به دو بخش خواهران و برادران تقسيم مي شود. در بخش برادران که بنده مسئوليتش را عهده دار هستم افراد متخصص فن در سه شيفت مشغول به کار هستند: شيفت صبح، ظهر و عصر، که سعي مي شود که در هر شيفت چند نفر از ساعت ۸ الی ۲۱ به صورت یکسره پاسخ گو باشند چرا که ميزان سؤالات از نظر کمي و کيفي، خوب و قابل اعتنا است، برخي از ايام و روزها، آمار پرسش و تماس ها بالا مي رود مانند برخي مناسبت ها مثل ماه رمضان، و برخي روزها هم عادي مي شود.

صفير : چرا متن بعضي از رساله هاي مراجع قابل فهم براي همگان نيست. من خودم وقتي به شهر يا روستايي براي تبليغ مي روم، مردم در مورد سختي فهم متون فتوايي به ويژه رساله هاي احکام اظهار نظر مي کنند چرا به اين نکته توجه نشده است. من احتمال مي دهم يکي از مواردي که باعث افزايش مراجعه مردم به واحد پاسخ گويي دفاتر مراجع شده است، همين سخت فهم بودن رساله ها است! جنابعالي چه نظري داريد؟

* شما به نکته خوبي اشاره کرديد، در واقع چون فتاواي مراجع معظم تقليد بر اساس مستندات و منابع اسلامي است و اين مستندات و منابع شرعي به زبان عربي نگاشته شده اند، و از طرفي فارسي گويي و فارسي نويسي در ميان اهل علم کمتر است به دليل زبان اسلام که عربيت است، برگرداندن اين مسائل به زبان فارسي مقداري کار را سخت مي کند البته اين مشکل باعث شده که برخي از مراجع محترم به اين مسئله توجه کنند که بايد به فارسي نويسي روان توجه شود و مطالب علمي و احکام عملي، از زبان عربي به زبان فارسي سليس برگردانده شود. اين مشکلي است که ما داريم و براي برگرداندن به زبان فارسي احتياج به ممارست، دقت، پيگيري و ويرايش بهتر است. حضرت آيت الله العظمي صانعي مدظله به اين مسئله توجه وافر کرده اند و ما نيز سعي مي کنيم از اصطلاحات پيچيده استفاده نکنيم. همچنين در آخر رساله ي ايشان برخي از واژه هايي که براي مردم نامفهوم است، توضيح داده شده است و اگر کسي اصطلاحي را متوجه نشد مي تواند مراجعه کند و يا مستقيماً با ما تماس بگيرد. قابل ذکر است که رساله ای به صورت روان از حضرت استاد در حال تدوین است.

صفير : بيشتر پرسش هايي که درسه شيفت از شما پرسيده مي شود به چند بخش مي توان تقسيم کرد؟

* در يک تقسيم بندي کلي احکام به دو دسته عبادات و معاملات تقسيم مي شود. بخش عبادات به بحث هاي مربوط به نماز، روزه، حج، خمس و ... و مسائل ازدواج و طلاق و ... و بخش ديگر جزء معاملات است. پرسش هاي مردم از ما متنوع است، از مسائل نجاست و طهارت تا حدود و ديات پرسش مي شود، البته يک سري مسائلي هم هست که شايد طبق تقسيم بندي سنتي در اين دو بخش گنجانده نشود مثلاً مردم مسائل شخصي خودشان را با ما درميان مي گذارند و از ما مشاوره مي گيرند. گاهي مواقع بخشي از پرسش ها مربوط به زمان خاص است مثلاً در ماه مبارک رمضان که بيشتر راجع به مسا ئل روزه و کفارات سؤال مي شود، البته بيشتر سؤالات مردم از بخش ما مربوط به مسائل عبادات است.

صفير : آيا در مورد مسائل سياسي- اجتماعي از شما پرسش مي شود؟و آيا تحولات اجتماعي و سياسي در نوع اين پرسش ها تأثير دارد؟

* از گذشته هاي دور مرجعيت در بطن جامعه و حوادث حضور داشته و اين حضور تاثير عميقي به دنبال داشته است و مردم به علت ارتباط وسيعي که با مرجعيت داشتند خيلي از مسائل و پرسش هاي خود را با آنها در ميان مي گذاشتند. در 150 سال گذشته- از مشروطه به اين طرف- مرجعيت نقش ويژه و بزرگي داشته است، از مسئله تحريم تنباکو گرفته تا مشروطيت، ملي شدن صنعت نفت و انقلاب 57، علما نقش بسزايي داشتند، حضرت امام(س) خودشان يک مرجع تقليد بودند و مسلّماً نقش مرجعيت در پيروزي و پيشبرد انقلاب خيلي مؤثر بوده است. بعد از پيروزي انقلاب هم، مرجعيت و امروزه نقش علما و مراجع مبرهن و معلوم است و جاي بحث نيست. در رابطه با مسائل خاص هم، حضرت آيت الله العظمي صانعي مد ظله مستثني از اين قاعده نيست، ايشان مرجع مورد توجه آحاد زيادي هستند و مقلدين بسياري دارند. مقلدين ايشان با توجه به آراء، ديدگاه و تفکرات ايشان چه در رابطه با مسائل فقهي و چه مسائل غير فقهي، منتظر اين هستند که ايشان درباره مسائل اجتماعي چه مي فرمايند گرچه برخي از مسائل ربط مستقيمي به مسئله تقليد ندارد، مثلاً در رابطه با انتخابات هر کسي مي تواند با توجه به سليقه و تشخيص خودش عمل کند و به هر کسي که مي خواهد رأي بدهد ولي گاهي مردم دوست دارند که بدانند ايشان چه نظري مي دهند همانند مقلدين ساير مراجع محترم که جستجو مي کنند مرجع تقليدشان چه نظري دارد، لذا در رابطه با مسائل اجتماعي قاعدتاً نظر يک مرجع بي تأثير نيست و به همين علت مقلدين حضرت آيت الله به خاطر اين که بدانند در اين موارد نظرشان چيست با اين بيت تماس گرفته و پي گير مي شوند.

صفير : آيا مقتضيات عصر و زمان در تحول فتاوا مهم است يا نه؟ مثالي بزنم، حضرت امام قبل از انقلاب در سـال 42-43 بحث حضور زنان در حکومت و اجتماع را رد مي کند اينکه بتوانند نماينده بشوند، راي بدهند و... وليکن بعد از آن و مقارن با پيروزي انقلاب نظرشان عوض مي شود و مي گويد زنان بايد در انتخابات شرکت کنند و حتي نماينده بشوند و در مسائل اجتماعي شرکت فعال داشته باشند. اين تحولات عصر و زمان در فتواي امام اثر داشت؛ آيا اين فـرآيند رويه اي عادي در تحول و تغيير فتاوا است؟

* نوع نگاه مراجع به مسائل تعيين کننده است، قاعدتاً وقتي يک مرجع راجع به جامعه و انسان تعريف و برداشت خاصي دارد مثلا وقتي فقيهي معتقد است که جامعه بايد داراي موازين و چارچوبي باشد که بر اساس آن اداره شود قاعدتاً بر اساس يک فلسفه ي خاصي به اين نظر رسيده است. حضرت امام (س) قبل از انقلاب طرز تفکر و حاکميت را قبول نداشت قاعدتاً حضور زن ها به آن شکل را هم قبول نداشت امّا وقتي حکومت جديد بر مبناي تفکر جديد شکل گرفت نقش زنان که نيمي از جامعه هستند يک تعريف جديد پيدا مي کند و آن نگاه حضرت امام يک نگاه جامعه نگر بوده است. حضرت آيت الله العظمي صانعي(مدظله) هم مستثني از اين قاعده نيستند ايشان بر اساس نگاهي که به جامعه و انسان معاصر دارند نظرات جديدي را هم ابراز مي کنند.

صفير : حتي اگر اين نظرات با نظرات قبلي مخالف باشد؟!

* اجتهاد يعني همين! اجتهاد يعني اين که انسان بر اساس مستندات و مباني به ارائۀ نظرات خودش بپردازد و اين که نظر فعلي مخالف نظر قبلي باشد خلاف قاعده نيست، خلاف قاعده آن جايي است که فقيهي نيازها را ببيند و بر اساس اين نيازها پاسخ ندهد. البته ممکن است يک فقيهي نظر و فتوايي داشته باشد و بگويد حکومت در عصر غيبت براي غير معصوم باطل است؛ ولي فقيهي که اعتقاد دارد در عصر غيبت، عالمان دين مي توانند درباره اداره جامعه نظريه پردازي بکنند، وقتي که شرايط فراهم شود ممکن است نظراتي ابراز کنند که با برداشت و راي گذشته شان متفاوت باشد. اين تفاوت امر بدي نيست و بسيار هم نيکو است.

صفير : با توضيحاتي که شما داديد اين طور برداشت مي شود که تحولات عصر و زمان مي تواند خودش را بر تحول حوزه فقه و فتاوا تحميل کند. آيا عکس اين قضيه هم صادق است، يعني فقه مي تواند باعث تحول در جامعه شود؟

* حضرت امام(س) مي فرمودند که حکومت فلسفه عملي فقه است، در واقع ما ميخواهيم حکومت را بر اساس فقه شکل بدهيم پس بايد نظريه پردازي کنيم و حکومت بر اساس نظريه پردازي عمل مي کند. مسلّماً اين طور نيست که حکومت بدون توجه به جامعه و انسان و نظريه هاي مطرح حرکت کند. در همه ي جوامع هم نظريه پردازي داريم و هم عمل داريم، عمل در نظر تأثير دارد و نظر هم مسلّماً در عمل تأثير دارد گرچه غالب اين است که بايد در عمل داراي مباني باشد و اين مباني همان مباني نظري هستند، لذا گاهي مواقع حکومت مي تواند از جامعه تأثير بپذيرد و شکل رفتار خودش را عوض کند، به اين معنا که وقتي نيازهاي عمومي جامعه تغيير کرد، حکومت بايد دنبال اين باشد که با نظريه پردازي جديد به دنبال حل معضلات باشد. حضرت اميرالمؤمنين(ع) مي فرمايد: اگر سلطان تغيير کند زمان هم تغيير مي کند. اين نشان مي دهد که حکومت ها اثر شگرفي در تغيير رفتار و الگوپذيري مردم و جامعه دارند.

در باب تأثير تحولات زمان و مکان در فقه و فقاهت بايد متذکر شوم که اصل احکام شرعي قابل تغيير نخواهد بود همانگونه که از کلام نوراني ائمه(عليهم السلام) برمي آيد: «حلال محمد حلال الي يوم القيامة و حرامه حرام الي يوم القيامة»، ليکن شرايط زمان و مکان از عناصري هستند که در فقاهت فقيه در موضوعات تأثير گذارند. فهم و شناخت صحيح و درک شرايط زمان و مکان و افراد از بايسته هاي سيستم اجتهاد زنده و بالنده است و مجتهد اعلم به زمان و اعلم به مردمان مي تواند با بکارگيري روش هاي متناسب، فقه و نيازهاي ديني و اجتماعي جامعه را راه گشا و مشکل زدايي نمايد.

صفير : همان طور که قرآن کريم مي فرمايد:«إنّ اللهَ لا ُيغيّرُ ما بِقَوم حَتي يُغيِّروُا ما بِأنفُسِهِم».

* اين درست است! که اگر جامعه اي بخواهد تغيير کند بايد مردمش تغيير کنند، و وقتي که حکومت ها بخواهند تغيير کنند مردم نيز تغيير مي کنند، وهنگامي که مردم تغيير کنند مي توانند حکومت ها را هم تغيير بدهند.

صفير : يعني اين يک قاعده در فقه هم است؟

* مسلّماً هست! البته اين طور نيست که مثلاً اگر جامعه بي حجابي را پسنديد فقيه بگويد که ما بايد از حجاب دست برداريم، در مانند حجاب، ما مسلّمات و نصوص ديني داريم که آن ها قابل تغيير نيستند و جزء ضروريات دين هستند. يا مثلاً بگوييم جامعه پذيرفته است که ربا حلال باشد پس ربا را حلال کنيم! در حالي که دين مي گويد حرام است و در هر عصر و زماني حرام بوده است. بنابر اين جنين اين احکامي را با تغيير پسند جامعه نميتوان تغيير داد. برخي از پديده و موضوعاتي که از طرف دين نظر و نص صريحي در رابطه با آنها وجود ندارد، و از طرف ديگر به نفع جامعه هم است مي تواند باعث تغيير حکم شود. به عنوان مثال، فقهاي ما ظرف زماني خاصي مي گفتند کفار نجس هستند، بعد از چندي فقيهي آمد و نظريه ي جديدي داد و گفت: نجاست کافران ذاتي نيست بلکه نجاستشان عرضي است. خيلي مسائل ديگر هم همين طور است مثلا در باب معاملات، بيمه در زمان پيامبر(ص) نبوده است، يا انواع و اقسام شکل هاي معاملات جديد نبوده، ولي فقيهان با توجه به ضرورت ها اين را براي مردم تبيين مي کنند در صورتي که مخالفتي از ناحيه نص صريح دين وجود نداشته باشد. اين ها نشانه اي از تأثير در رأي و استنباط فقيه است.در نتيجه مي توان گفت: موضوعات و مسائل جديد قطعاً در صدور فتوا، تأثير گذار است. 

بخش پاياني اين گفتگو را در شماره بعدي صفير پي گيري فرماييد.

عنوان بعدیعنوان قبلی




کلیه حقوق این اثر متعلق به پایگاه اطلاع رسانی دفتر حضرت آیت الله العظمی صانعی می باشد.
منبع: http://saanei.org