Loading...
error_text
پایگاه اطلاع رسانی دفتر حضرت آیت الله العظمی صانعی :: نشریه صفیر حیات
اندازه قلم
۱  ۲  ۳ 
بارگزاری مجدد   
پایگاه اطلاع رسانی دفتر حضرت آیت الله العظمی صانعی :: مرگ كبوتر پايان پرواز نيست / در غم از دست دادن حاج حسين شفيعي

مرگ كبوتر پايان پرواز نيست / در غم از دست دادن حاج حسين شفيعي

خبر ناگهاني بود، آنچنان كه همه را در بهت و حيرت فرو برد. هيچ كس را ياراي پذيرش مرگ و از دست دادن يك برادر، دوست و همكار پر تلاش و صديق نبود، و مرا كه چون ارتباط بيشتري با او داشتم در يك كماي طولاني فرو برد. در تمام لحظات بغضم مي تركيد و اشكم سرازير مي شد. آخر او را 3 ساعت قبل ديده بودم، سالم و بانشاط. اما گويي از درون پر تلاطمش و بيماري مرموزي كه از داخل آزارش مي داد بي خبر بودم. مرگ را آسان مي گرفت و نگاهش به همان آساني، آرام. بالاخره آن بيتابي دروني كه پنهان بود و آزار دهنده امانش را در يك لحظه، يك آن و تنها با دردي كوتاه بريد و او را از دنياي فاني دور كرد و همگان را در غم و ماتم فرو برد.

آري حاج حسين رفت. به همين سادگي. كسي كه در ساليان دراز با تلاش بي وقفه، در بيت مرجعيت شيعه رشد يافت، نضج گرفت و در نهايت با طمانيه اي وصف ناپذير و برخوردي در خور تحسين، به همگان لبخند محبت و ارادت نشان داد.

در منظر او، دردهاي اجتماعي و نابساماني هاي گونه گون افراد روحاني، خدمتكار و متخصص فرقي نمي كرد و دوست مي داشت در مقام يك خدمتگذار، به هيچ كس "نه" نگويد و كسي را نااميد مسازد، چه او از مرجع و مراد خود كه سالها طعم تلخ فقر، سيماي پرحلا‌وت مبارزه و در نهايت مقاومت و تسليم نشدن امروز را ديده بود آموخت كه بايد با كمك مردم، به مردم كمك كرد، مخصوصا آنهايي كه در بيت و موسسه كار مي كردند، آن هم بي هيچ چشمداشتي و محروم از تمام امكانات ديگر، فقط و فقط به خاطر احترام به مرجعيت و مظلوميت مضاعف معظم له كه شايد هزينه اي بسيار گرانتر و سنگين تر از خيلي ها را داده بود.

آري، همه عزادار و گريان بودند. در اين بزنگاه، مرجع نوانديش شيعه حضرت آيت الله العظمي صانعي (مدظله) را ديدم كه زير لب اذكاري را زمزمه مي كرد، ولي همچنان كه رنگ از رخسارشان ربوده شده بود،‌آرام و صبور راضي به رضاي حق بودند، ولي تنها چيزي كه بر زبان راند اينكه حاج حسين را فرزند خود ناميدند و سنگيني اين غم را به همه دلداري مي دادند و با نگاهشان به همه اميد و تسلا .

اينك كه اين يادداشت كوتاه را در غم فقدان آن عزيز مي نگارم، 40 روز از رحلت غمبارش مي گذرد و ما هنوز چشم به اتاقي داريم كه او پذيراي همه بود. دلم گرفت و غمي سنگين قلبم را آزار داد، آنچنان كه ياراي تحمل آن همه را نداشتم.

او رفت و ما اينك مانده ايم و پذيرفته ايم كه مرگ كبوتر پايان پرواز نيست.

عنوان بعدیعنوان قبلی




کلیه حقوق این اثر متعلق به پایگاه اطلاع رسانی دفتر حضرت آیت الله العظمی صانعی می باشد.
منبع: http://saanei.org