حضرت آیت الله العظمى صانعى با بیان مطلب فوق و تاكید بر وظیفه خود، به عنوان مرجع تقلید، درباره فهم قوانین خداوند و استخراج آن از دل قرآن و روایات و بیان آن براى مردم، در پاسخ به "پرویس" از اعضاى شوراى سردبیرى مجله اشپیگل آلمان در مورد ترور و تروریسم فرمودند:
ترور در اسلام حرام است و تروریسم محكوم مى باشد. مثلا در جریان قیام امام حسین (ع) با اینكه مسلم ابن عقیل مى توانست عبیدالله بن زیاد حاكم كوفه را ترور كند، اینكار را نكرد و واقعه كربلا روى داد و سرانجام، آن همه انسان شهید شدند.
ایشان در پاسخ به سوال دیگرى در خصوص نزدیك بودن بیست و پنجمین سالگرد پیروزى انقلاب اسلامى و اینكه كدامیك از آرمانهاى امام خمینى به واقعیت پیوسته و كدام خیر، فرمودند:
من از اینكه آقایان مى خواهند مسائلى را ازایران و اسلام بدانند و براى دیگران نیز نقل كنند، تشكر مى كنم. اگر نگوئیم یكى از اهداف اساسى امام مى توان گفت: تنها هدف زیربنائى امام، آگاهى مردم بود، اساساً تمام همت امام این بوده كه مردم بفهمند و آگاه بشوند، و باورشان شود كه مى توانند با توفیق الهى هر كارى انجام دهند، یعنى همه حرفهاى دیگر بر همین مبنا بوده كه مردم خود را و خداى خود را بشناسند. آگاهى ملت ما امروز با 40 سال قبل قابل مقایسه نیست، چرا كه آنها به حقوق خود آگاه نبودند تا آنرا مطالبه كنند اما امروز به مرحله اى رسیده اند كه به حقوق خود آگاه شده و آن را مطالبه مى كنند. امام همیشه مى خواست خود مردم در سرنوشتشان شریك باشند و بطور كامل درآن دخالت كنند، متاسفانه امروز بعضى از چیزها مانع از دخالت مردم در سرنوشتشان مى باشد. و تا حدودى مستقل هستند. امام مى خواست ثروت مردم، دست خودشان باشد، بودجه را خودشان تنظیم كنند تا فساد در جامعه بوجود نیاید ،اگر چنین مى شد امروز دیگر صحبت از فساد اقتصادى نمى شد.
حضرت آیت الله العظمى صانعى در بخش دیگرى از سخنان خود در مورد مفهوم استقلال و وابستگى كشورها در دنیاى امروز فرمودند: نوعى از وابستگى براى خدمت به یكدیگر است و آن به نفع جامعه است، اما وابستگى اى كه براى دستور و فرمان وبه صورت فكرى و فرهنگى است، مذموم است. در زمان امام شاید هیچ كشورى در داشتن استقلال فكرى و فرهنگى مانند ایران نبود اما الان نمى دانم این استقلال در چه حدى است. استقلالى كه درزمان امام بود امروز كمتر قابل مشاهده است. آن زمان در انتخابات قوانین انتخابات داشتیم اما امروز قوانین دست و پاگیرى داریم.
آیت الله العظمى صانعى در بخش پایانى سخنان خود بار دیگر در مورد ارث و عادلانه بودن سهم دو برابر پسر نسبت به دختر و تلاشهاى خود پیرامون اثبات این مسئله و همچنین وجود تفاوت بینشها و برداشتها در میان علما، توضیحاتى ارائه دادند.
پرسش آخر عضو شوراى سردبیرى اشپیگل این بود كه در غرب و آلمان نظر بر این است كه دیدگاههاى شما از علماى دیگر پیشرفته تر است. آیا از این نظر خوشحال مى شوید؟
حضرت آیت الله در پاسخ فرمودند: من در صورتى خوشحال مى شوم كه ان شاءالله جوامع بشرى به ایمان بالایى دست پیدا كنند و در كنار یكدگر زندگى مسالمت آمیزى داشته باشند و البته انسان همیشه از نعمتهاى الهى خوشحال مى شود. هرچه از خدا رسد باعث خوشحالى است.
تاریخ: 1382/8/1