Loading...
error_text
پایگاه اطلاع رسانی دفتر حضرت آیت الله العظمی صانعی :: کتابخانه فارسی
اندازه قلم
۱  ۲  ۳ 
بارگزاری مجدد   
پایگاه اطلاع رسانی دفتر حضرت آیت الله العظمی صانعی :: دیه

دیه

از نظر لغت اصل دیه «ودی» بود که واو از اول این کلمه حذف شد؛ همان‌گونه که «شیـه» از «الوشی» می‌باشد (فراهیدی، 1409ق، ج8، ص99؛ ابن منظور، 1414 ق، ج15، ص383). باید توجه داشت که «هاء» در کلمه دیه عوض واوی بود که از کلمه ودی حذف شد. هنگامی که گفته می‌شود: «وَدَیتُ القتیلَ اَدیه دیةً» (جواهری، 1407ق، ج6، ص2521)؛ یعنی خون‌بهای کشته را دادم در حدیث قسامه بیان کرد: «فؤداه من ابل الصدقة» (ابن اثیر، 1364، ج5، ص169)؛ او دیه‌ کشته را از شترها پرداخت کرد و از همین معناست، وقتی گفته می‌شود: «ان احبوا قادوا و ان احبوا وادوا» (همان)؛ اگر خواستند قصاص می‌کنند و اگر خواستند دیه می‌دهند و می‌گیرند.

بنابراین، دیه به معنای حق القتل می‌باشد که جمع آن دیات است. هنگامی که گفته می‌شود: «ودی القاتل القتیل بدیة دمه» که ولی جانی مالی را بخاطر خیانتی که جانی بر مجنی علیه وارد کرده است پرداخت نماید (طریحی، 1408ق، ج1، ص433).

فقهای مذاهب اسلامی در واقع نخستین طبقه‌ای هستند که دیه را تعریف کردند، ولی تعاریف آنها از دیه متفاوت است؛ زیرا هر کدام با توجه به وابستگی به مذهب خاصی، در چارچوب همان مذهب تعریفی را ارائه داده‌اند. فقهای حنفی در تعریف دیه گفته‌اند: «دیه نام مالی است که عوض نفس یا جان پرداخته می‌شود و ارش نام مالی است که به سبب جنایت بر اعضا واجب می‌شود» (زین الدین ابن ابراهیم، بی تا، ج 6، ص 126).

فقهای شافعی در تعریف دیه گفتند: «دیه مالی است که به سبب جنایت بر نفس یا بر اعضا واجب می‌شود». (شربینی، بی‌تا، ج2، ص53؛ هیتمی، 1357ق، ج8، ص455).

فقهای حنبلی گفته‌اند: «دیه مالی است که به سبب جنایتی به مجنی علیه یا ولی او پرداخت می‌شود» (بهوتی، 1402، ج4، ص2).

فقهای اباضیه از خوارج بیان کردند: «دیه عبارت است از آنچه در مقابل جنایت بر نفس واجب می‌شود» (اطفیش و محمد بن یوسف، بی‌تا).

اما فقهای مالکی تعریفی از دیه ارائه نداده‌اند (احمد ادریس، 1372، ص26).

همان‌گونه که ملاحظه شد، این تعاریف به هم نزدیک هستند و تنها اختلافی که ممکن است میان آنها مشاهده شود، در تفاوت دیه نفس با دیه اعضا است.

صاحب جواهر ضمن بیان ریشه‌ لفظ دیه و بیان معنای لغوی آن در تعریف دیه بیان می‌کند: «منظور از دیه، مالی است که به‌خاطر جنایت بر نفس یا بر اعضای انسان حر واجب می‌شود؛ حال تفاوتی نمی‌کند میزان و مقدار آن مشخص باشد یا نباشد؛ هرچند دیه‌ معین را اصطلاحاً دیه و دیه‌ غیر معین را ارش و حکومت می‌نامند» (نجفی، 1366، ج43، ص2).

تعاریفی که بیان شد، دیه را به معنای مال دانسته و بر خسارت‌بودن آن تأکید دارند. حال که معنای دیه(مقدره یا غیر مقدره) مشخص شد، باید مشخص شود آیا دیه مجازات (کیفر) است یا خسارت(غرامت) می‌باشد؟ در این مورد چهار دیدگاه و نظریه مطرح شده است که بیان می‌گردد.

عنوان بعدیعنوان قبلی




کلیه حقوق این اثر متعلق به پایگاه اطلاع رسانی دفتر حضرت آیت الله العظمی صانعی می باشد.
منبع: http://saanei.org